تاریخ انتشار : سه شنبه 9 آذر 1400 - 21:07
کد خبر : 2694

کیوان ساکت در گفت وگو با پایگاه خبری موسیقی خراسان:

آموزش موسیقی با متدهای سنتی، هنرجوی امروزی را خسته و ملول می کند

آموزش موسیقی با متدهای سنتی، هنرجوی امروزی را خسته و ملول می کند
کیوان ساکت آهنگساز، نوازنده تار و سه‌تار، نویسنده و مدرس دانشگاه که همواره «نوآوری» و بهره گیری از تکنیک های بدیع و نگرش علمی به موسیقی از مهم ترین ویژگی های هنر او به شمار می رود.

بی شک هنر موسیقی امروز ایران با برخی نام ها هم آوایی بیشتری دارد؛ نام های بزرگی که دهه ها کوشش نموده اند، موسیقی متعهد این سرزمین همچنان در اوج بدرخشد و مایه شکوه و بزرگی ایران و ایرانی باشد. در شمار این نام ها، از جمله نام کیوان ساکت است. آهنگساز، نوازنده تار و سه‌تار، نویسنده و مدرس دانشگاه که همواره «نوآوری» و بهره گیری از تکنیک های بدیع و نگرش علمی به موسیقی از مهم ترین ویژگی های هنر او به شمار می رود. پایگاه اطلاع رسانی موسیقی خراسان در گفت وگوی پیش رو، وضعیت آموزش در عرصه موسیقی ایرانی و غربی، اقتصاد و آینده هنر موسیقی در ایران را با استاد کیوان ساکت، این هنرمند برجسته اهل مشهد بررسی کرده است. او می گوید که امروز، آموزش موسیقی به ویژه در بخش موسیقی ایرانی، گرفتار نگاه ها و روش های سنتی است که این آسیب باعث خسته شدن و دل زدگی هنرجویان می شود. بنابر دیدگاه وی، برخی با شعار سنت گرایی، حاضر نیستند دانسته های موسیقایی خود را به روز کرده و گسترش دهند. ساکت در این باره پیشنهادهایی را هم مطرح می کند که در ادامه با هم می خوانیم.

جناب استاد کیوان ساکت، در ابتدا از حضورتان برای گفت وگو با پایگاه اطلاع رسانی موسیقی خراسان، بسیار سپاسگزایم. استاد با توجه به حضور دیرینه جنابعالی در عرصه آموزش موسیقی، برای پرسش نخست بفرمایید در حال حاضر وضعیت آموزش موسیقی را چگونه می بینید؟

وضعیت آموزش موسیقی در ایران یک نظام سازمان یافته و منسجمی را در بر نمی گیرد. از سویی تعداد علاقمندان به موسیقی ملی ایران که برخی به آن موسیقی سنتی می گویند و نیز به موسیقی کلاسیک و هم به موسیقی پاپ رو به افزایش است و تقریبا می توان گفت در حال حاضر خانواده های اندکی را می توان یافت که در آن دستکم یک نفر به موسیقی یا به فراگیری آن مشغول نباشد. ولی در حوزه آموزش موسیقی ایرانی و تا حدودی هم در موسیقی غربی کلاسیک آسیب ها و مشکلاتی در بخش روش ها و متدهای آموزش وجود دارد. معتقدم کتاب های فعلی هنرستان که سال ها قبل نگاشته شده در پداگوژیک(روش تعلیم) و متد آموزش، سایکولوژیک(روانشناسی) و هم در محتوای درسی دارای ایرادات زیادی هستند که باید در آن بازنگری صورت بپذیرد. در حال حاضر به دلیل اینکه بسیاری از کسانی که به آموزش موسیقی و سازهای ایرانی هم چون تار، سه تار، کمانچه و… اشتغال دارند به نوعی به تدریس این کتاب ها عادت کرده اند و بر اساس این عادت، از این که سطح علمی و آموزشی خودشان را با متدهای جدید هماهنگ کنند و ارتقا دهند، امتناع می ورزند.
از سویی دیگر، از گذشته یک بحث و چالش در موسیقی ایرانی تحت عنوان سنت و مدرنیته وجود دارد که همین مسئله باعث شده برخی با شعار سنت گرایی، حاضر نباشند دانسته های خود را به روز کرده و گسترش دهند و با شیوه های نوین آموزش و پرورش ذهن و روح، دست و پنجه هنرجوها آشنا شوند. از این رو این تقابل سنت و مدرنیته، در حوزه آموزش تاثیر فراوان نهاده و باعث شده بسیاری از علاقمندان به موسیقی ملی و سنتی گرفتار آموزش ها و روش های سنتی شوند و از روند پیشرفتشان کاسته شود که متاسفانه می بینیم این اتفاق پس از مدتی به عامل ملول شدن یا خستگی و سرانجام دست کشیدن هنرجو از فراگیری موسیقی تبدیل می شود.

حوزه های آموزش در بخش موسیقی ایرانی در مقایسه با موسیقی غربی را چگونه می بینید؟

همانطور که اشاره کردم، در موسیقی ایرانی رویارویی سنت با شیوه های نوین آموزش موجب شده، آموزش سنتی و شفاهی که راه بسیار طولانی تر و دیربازده تری را در بردارد، همچنان رونق داشته باشد. در موسیقی غربی هم، کم و بیش در برخی سازها و متدهای آموزشی همین مسئله وجود دارد. در واقع می توان این گونه گفت که روش آموزش بسته به عادت هنرآموز و کتاب ها و متدهایی است که هنرآموز آن را سال ها تدریس کرده و به آن دل بسته است. شاید بتوان گفت برخی هنرآموزان چندان حوصله رویارویی با کتاب ها و متدهای جدید و تفکر و تعمق در مورد آن ها و تمرین آهنگ های جدید را ندارند که این خود اکنون یک آسیب به شمار می رود. در حالی که می دانیم، حتی در دانشگاه ها و دبیرستان ها متدهای آموزشی و منابع درسی به طور مرتب تغییر می کند که همین مسئله و رویکرد در آموزش موسیقی هم می تواند جاری شود اما چنانچه اشاره کردم انگیزه کافی برای این تحول وجود ندارد.
در موسیقی کلاسیک هم با این آسیب مواجهیم؛ برای نمونه، هنوز بسیاری از هنرآموزان ویولن، روش «لو ویولن» را تدریس می کنند ولی الان متدهای جدید مثل «سوزوکی» مطرح است یا در آموزش پیانو کتابی تدریس می شود که مربوط به گذشته است در حالی که اکنون کتاب ها و متدهای جدید در دسترس قرار گرفته اما متاسفانه خیلی از هنرآموزان، شوق و انگیزه کافی برای مطالعه درباره محتوا و روش های جدید را ندارند. در موسیقی ایرانی نیز این آسیب، شدت بیشتری دارد و تاکید هنرمندان عرصه موسیقی ملی و سنتی به روش های قدیمی گاهی به خسته شدن و دل زدگی هنرجو می انجامد که این آسیب را خیلی از اوقات دیده و با آن روبه رو شده ایم.
از این رو در شرایط حاضر ما نیازمندیم که متدهای آموزش موسیقی را در کشور بازنگری کنیم و در این راستا باید کارشناسان و صاحب نظران این امر، در نشست هایی گردهم آیند و در آن روش ها و متدهای آموزشی و نقاط قوت و ضعف آن ها و نیز دلایل نیاز و یا عدم نیاز آموزش موسیقی به متدهای جدید را به بحث و گفت وگو بگذارند.

استاد! در حال حاضر از میان فراگیری موسیقی ایرانی و غیرایرانی گرایش به کدام نوع بیشتر است و آموزش در کدام گونه، شرایط بهتری دارد؟

طبیعتا باید بگوییم گرایش به هر دو بخش موسیقی ایرانی و غیر ایرانی، کلاسیک و پاپ فراوان است. ولی در بخش موسیقی کلاسیک به واسطه محتوا و متدهای آموزشی تقریبا سامان یافته، هنرآموز و هنرجو شرایط بهتری را تجربه می کنند و به نوعی می توان گفت که هر دو تکلیف خودشان را بهتر تشخیص داده و به ویژه هنرجو بهتر می تواند با محتوا ارتباط برقرار کند تا  در موسیقی ایرانی. متاسفانه در موسیقی ایرانی به دلیل نابسامانی و فقدان متدهای جدید، هنرآموزان خیلی از وقت ها برای رضایت هنرجویان، درس ها را جسته و گریخته و گاهی با ادغام از متدهای گوناگون ارائه می کنند که این روش قطعا نادرست است. من در این سال ها کم تر هنرجویی را دیده ام که در سال های نخست آمورش، یک کتاب را تا انتها تمرین کرده باشد. بنابراین از این منظر اگر بنگریم، آموزش در موسیقی کلاسیک سامان یافته تر است.

 

با توجه به شرایط کنونی افتصادی جامعه و مردم، این شرایط چقدر بر حضورشان در عرصه هایی هچون موسیقی موثر بوده است؟

به گمان تنگناهای اقتصادی و کوچک شدن سفره مردم موجب می شود نخستین کالایی که به طور موقت یا غیرموقت از سبد خرید خانواده کنار گذاشته شود، کالاهای فرهنگی باشد. طبیعتا در مورد موسیقی باعث شرکت نکردن در کنسرت ها، نخریدن محصولات مدیا، و آثار مکتوب موسیقی و عدم حضور در کلاس های آموزشی خواهد شد. ولی با این وجود، شور و شوق مردم به موسیقی البته با شیب ملایم تری نسبت به گذشته که اقتصاد به این میزان نابسامان نبود، همچنان وجود دارد به گونه ای که علاقمندان به این هنر، حاضر می شوند از هزینه های دیگر بخش های زندگی شان بکاهند که حتی اگر خودشان نمی توانند اما زمینه بهره مندی فرزندانشان یعنی جگر گوشه ها و نورچشمی هایشان را از آموزش موسیقی فراهم کنند.


 جناب استاد ساکت با توجه به آن چه اشاره کردید، آیا می توان گفت هنر موسیقی اکنون کالایی لوکس به حساب می آید، یا درحال تبدیل شدن به یک کالای لوکس است؟
به هرحال آموزش موسیقی در همه دنیا امری ضروری شناخته شده است، چنانچه می بینیم، حوزه آموزش آن نیز از کودکی تا سنین بالا در دانشگاه ها به طور فراگیر انجام می شود. ولی به دلیل گران شدن بسیار زیاد سازها از جمله سازهای غربی که وارد کشور می شود و گاهی تا ۲۰۰درصد مشمول مالیات های گمرکی می شود، شاید از این جهت شائبه لوکس بودن درباره آن ها مطرح شود. در مورد سازهای ایرانی نیز به واسطه شرایط اقتصادی کنونی، همچون دیگر کالاها سازندگان سازها نیز به ناچار قیمت سازها و محصولاتشان را افزایش داده اند که همین مسئله تا حدودی باعث افزایش هزینه های آموزش موسیقی شده است. بنابراین از این منظر، به دلیل شرایط اقتصادی و گران شدن سازها شاید بتوان در برخی موارد، موسیقی را یک کالای لوکس فرهنگی نامید هرچند در سازهایی مانند نی، تنبک و دف و حتی در آواز این گونه نیست. در عین حال در مورد سازهایی مانند پیانو، ویولن و برخی تارها که گران تر هستند شاید بتوان واژه لوکس را برایشان به کار برد.

 آموزش موسیقی در دوره همه گیری کرونا چه سرنوشتی را تجربه کرد؟ آیا محدودیت ها و قرنطینه ها باعث خاموشی صدای موسیقی شد؟

در آغاز همه گیری کرونا که کلاس های آموزش تعطیل شد طبیعتا هنرجوبان و هم هنرآموزان با مسئله آموزش های آنلاین چندان آشنا نبودند و ایجاد ارتباط را دشوار می نمود. اما با گذشت زمان و تجربه هایی که در این باره پدید آمد چه بسا اتفاقات بسیار خوبی هم در آموزش های آنلاین رقم خورد. از جمله دسترسی هنرجویان شهرستان ها و نقاط دور که پیش از این، رفت وآمدها به دلایل دوربودن یا مسائل مالی دشوار و گاهی نشدنی بود، اما آموزش های آنلاین سبب شد که آن ها هم بتوانند از این شرایط بهره مند باشند و این اتفاق کمک کرد که استعدادهای جدید از اقصی نقاط کشور بتوانند توانمندی هایشان را بروز دهند و شناخته شوند.

استاد! تحلیل تان ازوضعیت اقتصاد امروز موسیقی چیست؟

اقتصاد موسیقی یک امر کلی نیست برای برخی گردش مالی بسیار خوبی دارد و برای برخی نه.
این موضوع به عوامل گوناگون از جمله میزان درجه مهارت نوازنده، آهنگساز، خواننده و از سویی نیز به اقبال مردم و حتی به نوع ساز هنرمند بستگی دارد. برخی سازها رواج و گسترش بیشتری نسبت به سایر سازها دارند. ولی یکی از عوامل موثر در این بخش کنسرت ها هستند؛ در واقع کنسرت ها که برگزار نمی شود، اثری منفی در اقتصاد موسیقی برجای می گذارد. همچنین  عامل مهم دیگر که در موسیقی ایران بسیار به ضرر هنرمندان شده است رعایت نکردن موضوع کپی رایت و مالکیت معنوی اثر است که از سوی هیچ فرد، نهاد و حتی بخش های دولتی رعایت نمی شود و چون در این باره به جامعه آموزش های کافی ارائه نشده است مردم نیز خودشان را به رعایت این اصول نه تنها ملزم نمی دانند بلکه به این هم نمی اندیشند که حق معنوی آثار هنری را باید رعایت کنند.

 آینده موسیقی کشور را با توجه به نسل کنونی که محصول آموزش های امروزاست، چگونه می بینید؟

این موضوع از آن دسته پیش بینی های سهل و آسان نیست ولی تجربه ایرانی نشان داده که در برهه هایی از زمان که هنر از لحاظ کیفی بسیار افول پیدا می کند و راه انحطاط را در پیش می گیرد، به مجرد گشایش حتی کوچکترین دریچه های حمایتی، دوباره این هنر اوج می گیرد و مانند دوره های درخشان گذشته به جایگاه شایسته خودش باز می گردد. ولی به هر روی اگر در این باره بخواهیم به هر عاملی اشاره کنیم، بی شک مهم ترین عامل، تاثیر و نقش حمایت ها به ویژه در اعتلای موسیقی ایرانی است که تاکنون در دوره های گذشته این نهادها و بخش خصوصی بوده اند که بزرگترین نقش را در تولید موسیقی هنری و شامخ ایران ایفا کرده اند. از آن سو، حمایت های دولتی هم اگر بوده است، اغلب به «هنر بازاری» و «سخیف» منجر می شود چنانچه در رژیم گذشته نیز شاهد این آسیب بودیم و در شرایط فعلی هم گاهی آن را می بینیم.

در عین حال در حال حاضر، حمایت نهادها و ارگان های دولتی از موسیقی هنری بسیار کمرنگ است و شاهدید که حمایت های گاه و بی گاه دولتی بیشتر از موسیقی کم رمق و بازاری صورت می گیرد. من امیدوارم با تلاش های هنرمندانی که عاشق فرهنگ وهنر ایران هستند، موسیقی ایرانی جایگاه شایسته خودش را بیابد؛ آن موسیقی که اندیشه وری، تعهد، انسان دوستی و عشق نخستین سخن را در آن بگوید.
جناب استاد ساکت! از این که وقتتان را در اختیار پایگاه اطلاع رسانی موسیقی خراسان گذاشتید، مجدد بسیار سپاسگزاریم.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.