تاریخ انتشار : دوشنبه 2 خرداد 1401 - 17:32
کد خبر : 4046

سبک دوتار نوازی عثمان باید ثبت ملی شود

موسیقی خراسان-مقدسی

عثمان محمد پرست؛ عشق، خدمت و نیکوکاری

عثمان محمد پرست؛ عشق، خدمت و نیکوکاری
بی شک 29اردیبهشت 1401 از تلخ ترین روزهای تاریخ فرهنگ و هنر مردمان شرق این سرزمین نام خواهد گرفت. در این روز با درگذشت استاد «عثمان محمدپرست» بخشی از فرهنگ و هنر اصیل، مردمی، پاک و انسانی برای همیشه با ما وداع کرد. آری؛ استاد حاج عثمان محمدپرست، دوتار نواز برجسته و نیکوکار بلندآوازه مدرسه ساز، در 94 سالگی از این دنیا رخت بربست. ما هفته های گذشته و به مناسبت پایان نگارش کتاب «خنیاگر تنها» از تالیفات هوشنگ جاوید با این پژوهشگر برجسته موسیقی نواحی و اقوام همکلام شدیم که اینک پیش روی شماست.

عثمان «خنیاگر تنها»  

«جاوید» در خصوص شروع این کتاب در پروژه ای با عنوان مشاهیر موسیقی خراسان، می گوید: من در دهه ۸۰ طرحی را در حوزه هنری خراسان رضوی مطرح کردم که با انجام آن بتوانیم مشاهیر موسیقی خراسان چه در زمان حاضر و چه زمان گذشته را معرفی کنیم، زیرا سندی جامع و کامل در خصوص این افراد نداریم، در حالی که بسیاری از این اشخاص از جمله استاد درپور، پورعطایی، سرور احمدی و… در زمان حاضر به چهره‌های بین‌المللی تبدیل شدند. در واقع موسیقی خراسان در ادوار مختلف، چهره‌های تاثیرگذاری در سطح ملی و هم برای کشورهای همجوار داشته است. از این رو طرحی را ارائه دادیم که متاسفانه بعد از کتاب «آخرین خنیاگر» در خصوص شرح حال حاج قربان سلیمانی که پس از فوت ایشان به چاپ رسید، به دلیل عدم حمایت ادامه پیدا نکرد و من نیز به دلیل مهاجرت از خراسان به گلستان نتوانستم طرح را ادامه دهم، در حالی که مصاحبه‌های زیادی با این افراد داشتم و می‌توانستیم کار بسیار خوبی را در قالب این پروژه دنبال کنیم.

حرف و حدیث ها درباره عثمان چیست؟

این پژوهشگر موسیقی نواحی و آیینی ایران می گوید: در ماه های گذشته، طرح جدید خود را که از سال‌ها قبل در خصوص استاد عثمان محمد‌پرست آغاز کرده بودم، کامل کردم، زیرا در میان اهالی موسیقی خراسان بحث در خصوص زندگی و هنر استاد محمدپرست زیاد است. من در اواخر دهه ۸۰ به خواف رفتم، یک روز در منزل ایشان به گفت وگو نشستم و در یک دیدار خصوصی تمام حرف‌ها و سوال‌هایم را بدون رودربایستی با ایشان در میان گذاشتم. حرف و حدیث در خصوص استاد زیاد بود، برخی بیان می‌کردند که او ویولن نواز بوده در دوتار سررشته ندارد. عده‌ای او را میراب، عده‌ای بازاری و عده‌ای دیگر او را صرفا یک شخص ثروتمند می‌دانستند. برخی نیز ادعا داشتند که عثمان محمدپرست گاراژدار بوده و اساسا اهل موسیقی نیست. هر کسی حرفی در خصوص ایشان می‌زد، بنابراین من برای اینکه اصل قضیه را بدانم، شخصا به سراغ عثمان رفتم، پیرمرد نیز بدون رودربایستی و بی‌محابا حرف زد. من به این دلیل که قصد داشتم کار جامعی ارائه دهم تا مردم و جوانان بدانند شخصیتی که تا این اندازه در زمان ما شهرت دارد، چه کرده، این کار ار انجام دادم و این حرف ها را به کتاب «خنیاگر تنها» تبدیل کردم که حاصل گفت‌وگوهایم با استاد، صحبت‌های ایشان و کارهایی که انجام دادند، می‌شود.

نه رومی، نه زنگی

جاوید در خصوص بخش‌های مختلف این کتاب، ادامه می دهد:  در ابتدای کتاب بعد از مقدمه به تعاریفی که توسط نویسندگان مختلف از ایشان شده، اشاره کردم. تعاریفی نیز در سایت ها و فضای مجازی از استاد نوشته شده که از آن‌ها نیز استفاده نمودم. در بخش بعدی با سوالات خودم به این موضوع پاسخ دادم که این مرد چه کارهایی انجام داده است. عثمان مصاحبه‌هایی نیز در مجلات اول انقلاب مانند مجلات ادبستان انجام داده است. صحبت‌هایی نیز در جشنواره‌ها و مناسبت‌های مختلف داشته که از آن‌ها نیز استفاده کردم. همچنین تعریف خود استاد از خودش را به صورت گفت‌وگوی مستقیم با نام«نه رومی، نه زنگی» آوردم.

دوتار عثمان وسیله خیر و خدمت و نیکوکاری

جاوید با اشاره به این که بخش اقدامات نیکوکارانه عثمان از جایگاه ویژه ای در کارنامه فرهنگی وی برخوردار است، می گوید: تلاش کردم شخصیت این مرد را بهتر نشان دهم، زیرا به نظر من عثمان پیش از اینکه با دوتار و آوازش معروف باشد، باید با کارهای نیکوکارانه اش شناخته شود. طبق گفته‌های خود استاد و آنچه افراد بسیاری شاهدش هستند، ایشان به آبادی یک سرزمین کمک کرده است. البته عده‎‌ای دوست دارند روی این مطالب سرپوش بگذارند و این کارها دیده نشود، با این حال من تلاش کردم واقعیت را از زبان خود این مرد به آیندگان بشناسانم. عثمان از طریق دوتار و محبوبیتش به دنبال نیکوکاری بوده است. این موارد می‌تواند الگویی برای نسل‌های بعدی باشد که اگر می‌خواهند نام نیک از آن‌ها باقی بماند، به سمت این کارها بروند. او با یک دوتار به مدرسه‌سازی مشغول شد. ساختن این مدارس با یک دوتار و یک صدای دورگه، قابل توجه است .الان هنرمندان و بسیاری از گروه‌های موسیقی وقتی می‌خواهند کاری انجام دهند، درگیر مساله حق‌الزحمه هستند، اما این پیرمرد در عمرش درگیر این مسائل نبوده و خودش بیان می‌کند که من اصلا پول از کسی نگرفتم، بلکه پول خرج کردم و هر چه هم از جیبم دادم، خداوند چند برابرش را به من داده است. به طور مثال می‌توان به این کار عثمان اشاره کرد که با مشکلات فراوان و در زمانی که خواف جاده مناسبی نداشته، یک خط اتوبوسرانی بین شهری بین تهران و خواف راه انداخته که بسیاری از دانش‌آموزان دبیرستانی این شهر از طریق همین خط اتوبوس راهشان به دانشگاه کشیده شده است. کسی این نیکوکاری ایشان را ندیده و من این موضوع را هنگام مصاحبه با استاد از گفته‌هایشان استخراج کردم.

 عثمان همچون یک الگوی نیکوکاری

جاوید معتقد است: این مهم است که یک نفر از راه موسیقی بتواند به این زیبایی و خوبی خدمت کند. مدرسه‌سازی و نیکوکاری کار کمی نیست و این افراد الگوهای خوبی هستند که می‌توان برای آیندگان ترویج کرد تا بیاموزند چگونه از هنرشان برای کمک و یاری به مردم و همچنین تنگ‌دستان استفاده کنند.

سبک خاص دوتارنوازی عثمان
این پژوهشگر موسیقی نواحی و آیینی ایران در خصوص شیوه دوتارنوازی عثمان محمدپرست، می گوید: دوتارنوازی عثمان را نمی‌توان شیوه اصل خراسانی دانست، او در دوتارنوازی تکنیکی به کار برده که در آن به پرده‌ها افزوده و تلاش کرده آن را به موسیقی ایرانی و رسانه‌ای نزدیک کند.

جای خالی ثبت ملی دوتارنوازی عثمان
وی با بیان اینکه شیوه‌های نواختن عثمان و سبک پرده‌بندی ساز وی به ثبت ملی نرسیده است، یادآور می شود: نمی‌دانم چرا تاکنون این کار انجام نشده است. سبک و شیوه دوتارنوازی عثمان باید به عنوان سبک دوتارنوازی خواف یا سبک دوتارنوازی عثمان محمدپرست ذیل همان پرونده‌ای که برای دوتارنوازی به صورت جهانی ثبت شده، به صورت جداگانه مخصوص منطقه خواف به ثبت ملی برسد، زیرا این سبک کار شخص عثمان محمدپرست است که متاسفانه تاکنون اقدامی در این زمینه صورت نگرفته است.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 1 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۱
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

حسین صالحی بزدی چهارشنبه , ۲۷ مهر ۱۴۰۱ - ۹:۱۳

استادعثمان محمد پرست نمونه بارز یک هنرمند بی ادعا و مردم دوست بودند اما افسوس از بی مهری های مسئولین.ناگفته نماند که هنر در خون خراسان است و هم اکنون هم هنرمندان نامداری چه پیر و جوان در حال تلاش برای زنده نگه داشتن درخت کهنسال موسیقی این سرزمین هستند.کاش قدر اینه بدانیم چو هست………