تاریخ انتشار : چهارشنبه 1 دی 1400 - 22:08
کد خبر : 3319

درددل های فاروق کیانی پیشکسوت بازی های آیینی تربت جام در گفت وگو با «موسیقی خراسان»

سیمین سلیمانی/ پایگاه خبری تحلیلی موسیقی خراسان

روایت روزگار غریب هنرهای بومی و محلی

روایت روزگار غریب هنرهای بومی و محلی
به بهانه ثبت اولین کاشی ماندگار تربت‌ جام به نام استاد کیانی به سراغ این پیشکسوت هنر فولکلور رفتیم و با او درباره اهمیت این هنر گفت‌وگو کردیم.

چندی قبل اولین کاشی ماندگار شهر تربت‌جام طی مراسمی به استاد محمد فاروق کیانی پیشکسوت هنرهای فولکلور و هنرهای نمایشی و آیینی شهرستان تربت‌جام اهدا و بر سر در منزل وی نصب شد. محمد فاروق کیانی از آن دسته هنرمندانی است که حضور و تاثیر  بی‌بدیلش در حوزه هنر بومی و محلی منطقه خراسان و تربت جام غیر قابل انکار است، کسی که از کودکی و نوجوانی در این عرصه پای نهاده و ممارست و توجه به ریشه‌ها را یک اصل مهم می‌داند. او همواره جوانان و جامعه را به پاسداشت هنر بومی و محلی متوجه ساخته و تلاش کرده توجه مسئولان را برای حمایت از این هنر معطوف کند.

به بهانه ثبت اولین کاشی ماندگار تربت‌ جام به نام استاد کیانی به سراغ این پیشکسوت هنر فولکلور رفتیم و با او درباره اهمیت این هنر گفت‌وگو کردیم.

هنر فولکلور ریشه در فرهنگ جامعه دارد

فاروق کیانی در گفت‌وگو با «پایگاه خبری موسیقی خراسان» عنوان می‌کند: هنر فولکلور، ریشه در فرهنگ و پیشینه یک جامعه دارد. جامعه به عنوان یک محمل فرهنگی و تمدنی  سالیان متمادی غم‌ها و شادی‌هایی را پشت سر گذاشته، با شکست‌هایی مواجه شده و پیروزی‌هایی داشته است. مردم چه طور با این پیروزی‌ها، ابراز شادی و شوق کرده‌‌اند و چه طور شکست‌های خود را جبران نموده‌اند، چه طور توانسته‌اند لوازم امرار معاش خود را تامین کنند و چه طور با همسایگان خود در کنار هم با صلح و صفا زیست و زندگی کرده‌اند. تمامی این مسائل به آیین و فرهنگ فولکلور مردم بستگی دارد.

این کاشی ماندگار به مردم تربت‌جام تعلق دارد

62105032 5 - روایت روزگار غریب هنرهای بومی و محلی

کیانی درباره کاشی ماندگار که به وی اهدا شده است، می‌گوید: موضوع کاشی ماندگار که بر سر در منزل من نصب شد در واقع به مردم شریف تربت جام تعلق دارد، مردمان جام صاحبان و طلایه داران این هنر هستند اما به هرحال «قرعه کار به نام من دیوانه زدند» و در واقع من نماینده آن‌ها بودم. شاید به این دلیل بوده که من به نمایندگی از آن ها هنر بازی های آیینی تربت جام را به ۲۴ کشور جهان برده و به نمایش گذاشتم و نتیجه این توفیق ه این بوده که کاشی به عنوان نماد و سمبل در این شهر نصب و به مردم تقدیم شده ‌است. مردم نیز باید نگهبان آن باشند و بدانند که فرهنگ و هنر آن‌ها قابل احترام است. دنیا نیز متوجه است که اکنون در این شهر چه هنرهایی وجود دارد.

فاروق کیانی ادامه می‌دهد: برای بیان بهتر این موضوع مثالی می‌زنم؛ همان طور که یک درخت از ریشه خود تغذیه می‌کند به شکلی که نمی‌توان تصور کرد آن درخت بدون ریشه باشد، جامعه را هم نمی‌توان بدون ریشه‌های فرهنگی و بومی خودش تصور کرد. ریشه‌های فرهنگی و فولکلور جامعه، همان افعال، کردار و کارهایی بوده که مردم پیشین در گذشته انجام داده و آن‌ها را به عنوان یادگار به میراث گذاشته‌اند. دیگر این که هنر فولکلور عامل ارتباط بین نسل‌های گذشته و امروز است. هنر فولکلور زمینه رشد و بالندگی یک فرهنگ را فراهم می‌کند تا مردم بتوانند با استفاده از هنرهایی که از گذشته به آن‌ها منتقل شده خودشان را به جهانیان معرفی کنند، همین طور سرگذشت پیشینیان، قصه‌ها، داستان‌ها، روایت‌ها، امرار معاش، صید و شکار و تمام مسائلی را که در گذشته تجربه کرده‌اند، به نمایش بگذارند تا مردم متوجه شوند که افراد این قوم، قوم با فرهنگی بوده‌اند یا اینکه توجهی به فرهنگ و مسائل پیرامون آن نداشته‌اند.

هنرمندان میراث داران فرهنگ جامعه اند

این پیشکسوت هنرهای فولکلور اظهار می‌کند: هنرمندان فولکلور، حاملان میراث فرهنگی جامعه خود هستند و عاملی هستند که این میراث را از گذشته‌ها به آیندگان امروزی انتقال می‌دهند. اگر ما هنر را همچون نخی تصور کنیم که ممتد است و هنرمند را همچون سوزنی تصور کنیم، می‌توان تصور کرد سوزن است که نخ را با خود به جلو می‌برد و اجازه نمی‌دهد که راه آن نخ قطع شود یا بریدگی در آن ایجاد شود. هنرمند همان طور که نسل به نسل پیشرفت می‌کند، آن نخ و هنر را به دنبال خود می‌کشاند. در ارتباط با نقش این هنرها باید بگویم که در برهه‌ای که اکنون در آن زندگی می‌کنیم کسی متوجه این هنرها نیست و اهمیتی به آن‌ها نمی‌دهد. دلیل این مسئله آن است که جوانان ما به هنرهای بیگانه بیشتر علاقه پیدا کرده‌اند.

«آب در کوزه و ما تشنه لبان می‌گردیم

یار در خانه و ما گرد جهان می‌گردیم»

چرا برخی جوانانمان سرگشته و حیران اند؟

فاروق کیانی با گلایه از کم کاری ها و کم توجهی هایی که به رشد و اعتلای فرهنگ و هنر جامعه می شود، ادامه می‌دهد: فرهنگ ما غنی است و همه چیز در آن وجود دارد ولی بر اثر بی‌توجهی برخی افراد، جوانان ما حیران و سرگشته شده‌اند که کجا بروند و به دنبال چه فرهنگی باشند چرا که آن طور که باید با غنا و جایگاه رفیع ادبیات و فرهنگ و پیشینه خود آشنایی ندارند.

او همچنین تصریح می‌کند: مسئله امروز در کشور ما، مسئله امرار معاش است؛ هرکس که هنری را کسب کرده است باید از آن هنر بهره‌گیری کند و استفاده‌ای را که از هنر می‌برد، باید خرج توان زندگی خود و افراد خانواده‌اش کند. عدم توجه مسئولان به این هنرها با وجود نقش آن‌ها در بالندگی یک جامعه، نشان می‌دهد که هیچ اهمیتی به این هنرها داده نمی‌شود و همین طور هیچ حمایتی از هنرمندان نیز نمی‌شود. امکانات و شرایط آموزشی چندان فراهم نیست که این هنر به نسل جوان انتقال داده شود و جوان‌ها از آن بهره ببرند و بستر مناسبی هم برای تحقیق و گسترش ابعاد این هنرها وجود ندارد. دانشگاه‌ها، آموزشگاه‌های هنر و استادان فرهیخته هنری باید از دانشجویان خود بخواهند که در نقاط مختلف جغرافیای این کشور فعالیت داشته باشند، تحقیق کنند و مسائلی را که کشف کرده و اطلاعاتی که کسب کرده‌اند، در رسانه‌ها منتشر کنند و مردم را با آن‌ها آشنا کنند تا مردم بدانند در کشور عزیزمان که از طایفه‌ها و از اقوام مختلف کرد و ترک و بلوچ و لر و بختیاری و گیلکی و مازنی و عرب‌های عزیزی که در کشور عزیز ما زندگی می‌کنند هر کدام دارای فرهنگ خاصی هستند و جوان‌های آن‌ها از این فرهنگ دور می‌شوند.

فاروق کیانی تاکید می‌کند: این مطالبه را باید از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و میراث فرهنگی داشت و باید از آن ها به طور جدی خواست که برای رفع این کاستی ها اقدامات لازم را تدبیر کنند. آن‌ها باید در جهت ثبت و ضبط آثار فرهنگی و هنری به ویژه آیین های بومی و محلی تلاش بیشتری کنند تا بتوان هرچه بیشتر زمینه آشنایی جامعه با این پشتوانه های غنی را فراهم کرد.

به هنرمندان منطقه توجه نمی‌شود

images - روایت روزگار غریب هنرهای بومی و محلی

او می‌گوید: شهری که من زندگی می‌کنم شرقی‌ترین شهر کشور است در این شهر هنرمندان بسیار بزرگی فعال هستند؛ خواننده و نوازنده‌هایی مثل استاد غفاری و استاد عزیز احمدی و استاد اسفندیار تخم‌کار و بقیه بزرگانی که در این‌جا هستند و عمر خود را صرف تعالی و بالندگی این هنر کرده‌اند. این‌ها روزگارشان را به سختی می‌گذرانند و هیچ توجهی به این هنرمندان نشده است. حتی کسانی که در این شهر به هنر نقاشی و رنگ آمیزی و بقیه هنرها اشتغال دارند، سالیان سال زحمت کشیده‌اند و به آن‌ها نیز هیچ توجهی نشده است.

وی در ادامه توضیح می‌دهد: مسئولان بیش از این باید به حضور و هنر این هنرمندان توجه کنند. اما متاسفانه از آن جاکه برخی جایگاه این هنر که ریشه عمیق تاریخی در این سرزمین دارد را نمی شناسند و باور ندارند که این هنر، هنر ایرانی و ناب و خالص این سرزمین است. باید این گونه بگویم که من ۱۴ سال سن داشتم و در دوره دبیرستان تحصیل می‌کردم معلمی به نام برایان کارتر داشتم که او متوجه شد در من خلاقیت و استعدادی وجود دارد که می‌توانم به وسیله هنر تئاتر به بینندگان، مفهومی را القاء کنم. در آن زمان استاندار وقت آمد و از این کار دیدن کرد و سپس ما را به تهران بردند، در تهران اجرا داشتم. من از شهری دور به پایتخت رفتم و در آن‌جا هنر خود را ارائه دادم و هنرشناسان و فرهیختگان دریافتند که چنین شهری با چنین آیین‌هایی در این مملکت وجود دارد. خب اگر توجهی به این هنر بشود و اگر توجهی به این هنر و افتخاراتش می‌بود چرا همین کاشی ماندگار به مدت یک سال باید در مشهد بماند؟ البته باز هم من از مدیر کل میراث فرهنگی و گردشگری و فرماندار لایق و مدبر شهر تربت‌جام جناب آقای حمیدی تشکر می‌کنم که این‌ها همه دست به دست هم دادند و دنبال این کار را گرفتند و این کاشی را آوردند و به مردم تربت‌جام هدیه دادند.

اصلی‌ترین سرمایه هر ملتی جوانان هستند

رقصتربتی 697x1024 - روایت روزگار غریب هنرهای بومی و محلی

فاروق کیانی در بخش دیگری از صحبت هایش با بیان اینکه بزرگترین سرمایه و اصلی‌ترین سرمایه هر کشور و هر ملتی جوانان هستند؛ عنوان می‌کند: نیروی جوان است که باید راه پیشرفت و ترقی و تعالی کشور را بر عهده بگیرد و کشور را به جلو سوق دهد مثلا ببینید کشور ڑاپن برای پیشرفت هیچ وقت گذشته خود را نفی نکرد. آن‌ها برای پیشرفت خودشان، لباس‌های محلی، غذاهای محلی و هنرهای محلی خود را مورد توجه قرار دادند و به آن‌ها اهمیت قائل شدند و به هنرهای خودشان بها دادند تا اینکه ریشه یک درخت خشکیده را تقویت کردند و امروزه در جهان موفق و پیروز هستند.

احساس هویت به ما خودباوری می دهد

 او در پایان می‌گوید: هر کسی که احساس هویت کند مطمئنأ به خودباوری می‌رسد. قبل از همه من باید در گام اول از مسئولان تلاش بیشترشان را مطالبه کنیم که زمینه را برای پیشرفت جوانان علاقه‌مند، جوانان پر شور، جوانان فهیم و جوانان بادانش و با فرهنگ ایران زمین، آماده کنند و از جوانان هم به عنوان وظیفه درخواست می‌کنم در یادگیری دقیق این هنرها کوشش کنند و سعی کنند که بیاموزند و به آن‌ها بها دهند تا بتوانیم در این مسیر پیشرفت کنیم و ایران عزیزمان را همان طور که بوده بلکه بهتر به جهان معرفی کنیم و مانع از این شویم که جوانان ما به دامن فرهنگ بیگانگان بیفتند.

برچسب ها :

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.